اولین قدم های مهسا
سلام دیروز مهسا خانم ما اولین قدم هاشو به تنهایی برداشت .دیروز بعد از ظهر نشسته بودیم و داشتیم تلویزیون نکاه میکردیم مهسا هم مشغول بازی کردن بود. یهو دیدم مهسا از سر جاش بلند شد و شروع کرد به راه رفتن . منو بابایی از خوشحالی نمیدونستیم چکار کنیم تا چند ثانیه همینجوری نگاش میکردیم (اخه راه رفتنش دیر شده بود و ما هم کم کم داشتیم نگرانش میشدیم ) مهسا هم همینجوری داشت یواش یواش راه میرفت . اما یدفعه تعادلش بهم خورد و افتاد یه نگاه به ما کرد ما هم براش دست زدیم مهسا هم دوباره بلند شد وراه رفت . حالا مگه ول کن بود از خوشحالی جیغ میکشید و راه میرفت ما هم تشویقش میکردیم تا اینکه خسته شد ...
نویسنده :
سمی
10:42